در دو مقاله قبلی تاثیر مشکلات خواب بر بیماری های پارکینسون و آلزایمر پرداختبم و حالا می خواهیم به ام اس و مشکلات خواب بپردازیم.


تاثیر کم خوابی بر MS

خواب ناکافی در دوران نوجوانی ممکن است موجب افزایش خطر ابتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) شود.

مولتیپل اسکلروزیس یا MS یک بیماری مزمن است که سیستم عصبی مرکزی  CNSرا تحت تاثیر قرار می دهد.
علت دقیق مولتیپل اسکلروزیس ناشناخته است و محققان در حال مطالعه برای درک عوامل خطر این بیماری و اینکه چگونه افراد می توانند خطر ابتلا به آن را در خود کاهش دهند، هستند.
مطالعات و تحقیقات  اخیر نشان میدهند که نداشتن خواب کافی و کیفیت پایین خواب در نوجوانی ممکن است خطر ابتلا به مولتیپل اسکلروزیس  یا همان ام اس را در سنین بالاتر افزایش دهد.

همانطور که می دانید خواب برای سلامتی ضروری است و به حفظ عملکردهای طبیعی بدن کمک می کند. با این حال همچنان محققان در حال مطالعه بر روی درک فواید خواب برای سلامتی و مضرات بد خوابی هستند. یکی از زمینه های مورد علاقه برای مطالعه اهمیت خواب در دوران نوجوانی است. مطالعه اخیر نشان داد که نداشتن خواب کافی در نوجوانی ممکن است خطر ابتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) را افزایش دهد.


مولتیپل اسکلروزیس (MS)

مولتیپل اسکلروزیس یک اختلال خود ایمنی با آسیب به سیستم عصبی مرکزی است. به طور کلی، شروع علائم این اختلال بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی رخ می دهد.

افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می توانند طیف وسیعی از علائم را تجربه کنند. این وضعیت می تواند باعث شود که فرد در طول زمان ناتوانی در سطوح متفاوت را تجربه کند. افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ممکن است ضعف عضلانی، مشکلات بینایی، سرگیجه و بی حسی داشته باشند.

علت ابتلا به ام اس در افراد تا به امروزتقریبا ناشناخته بووده است. با این حال بروز این اختلال می تواند مربوط به پاسخ سیستم ایمنی بدن باشد. از طرفی در صورتی که در یکی از اعضای خانواده فرد ابتلا به این بیماری باشد ممکن است احتمال ابتلا به این بیماری در افراد خانواده افزایش یابد.چون ژنتیک عنصر غالب بر بروز این اختلال است.

طبق نظر متخصصان مغز و اعصاب تعدادی از عوامل خطر شناخته شده برای ام اس [مولتیپل اسکلروزیس] وجود دارد. از جمله: ژنتیک، جنسیت (زنان 3 برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به ام اس هستند) و عوامل محیطی مانند سطوح پایین ویتامین D یا مواجهه در معرض ویروس ها، مانند ویروس اپشتین بار (EBV). ژنتیک و همچنین تحقیقات اخیر نشان داد که برخی از عوامل سبک زندگی، مانند مصرف سیگار یا چاقی نیز ممکن است در ابتلا به MS نقش داشته باشند.

تاثیر کم خوابی بر MS

این مطالعه یک مطالعه مورد – شاهدی (case-control) در سوئد بود. تحقیق شامل 2075 شرکت کننده را که مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بودند و 3164 گروه شاهد بود. محققان از شرکت کنندگان در مورد کیفیت خواب و مدت زمان آن در سال های نوجوانی سوال کردند.

سپس مدت خواب را به سه دسته زیر تقسیم کردند:

    کمتر از هفت ساعت در هر شب (خواب کوتاه)
    بین هفت تا نه ساعت هر شب
    ۱۰ ساعت یا بیشتر در هر شب (خواب طولانی)

محققان همچنین از شرکت کنندگان در مورد تفاوت بین زمانی که در روزهای کاری می خوابند و زمانی که در تعطیلات آخر هفته و روزهای آزاد می خوابند، سوال کردند. در نهایت، محققان از شرکت کنندگان در مورد کیفیت خواب، از خیلی بد تا خیلی خوب سوال کردند.
اثرات خواب کمتر از ۷ ساعت :
این مطالعه نشان داد که خواب کمتر از هفت ساعت در شب در دوران نوجوانی با افزایش خطر ابتلا به مولتیپل اسکلروزیس مرتبط است. کیفیت پایین خواب خطر مرتبط مشابهی را ارائه می دهد. آنها دریافتند که تفاوت زمان خواب بین تعطیلات آخر هفته و روزهای کاری تأثیر قابل توجهی بر خطر ابتلا به مولتیپل اسکلروزیس در افراد ندارد.

بنا به اظهارات یکی از محققان، این مطالعه به دنبال بررسی این بود که آیا الگوهای خواب معمولی در سنین جوانی بر خطر ابتلا به ام اس در آینده تأثیرگذارد است یا خیر. خواب ناکافی و کیفیت خواب به طریق مختلف بر سیستم ایمنی تأثیر منفی می گذارد. این با افزایش خطر سایر بیماری های التهابی مرتبط است. ما دریافتیم که کم خوابی یا تجربه خواب با کیفیت پایین، خطر ابتلا به MS را تا ۵۰ درصد افزایش می دهد.
تاثیر کم خوابی بر MS

اهمیت خواب در سنین جوانی

خواب کافی در سنین جوانی ممکن است برای حفظ عملکرد کافی سیستم ایمنی مهم باشد و ممکن است یک عامل پیشگیری کننده در برابر ابتلا به MS محسوب شود. همچنین شایان ذکر است که اطلاعات این مطالعه، افرادی که به صورت شیفتی کار می ‌کردند کنار گذاشته می ‌شدند. این نکته مهمی است. زیرا تغییر شیفت کاری اغلب با محرومیت از خواب و به هم ریختن ساعات شبانه ‌روزی بدن همراه است. اینها به عنوان عوامل خطر برای ام اس شناخته می ‌شوند.
محدودیت های مطالعه و ادامه تحقیقات در مورد تاثیر کم خوابی بر MS

لازم به ذکر است که این مطالعه محدودیت هایی نیز داشت. این مطالعه نمی تواند ثابت کند که خواب ضعیف باعث مولتیپل اسکلروزیس می شود. نویسندگان اذعان دارند که علیت معکوس، سوگیری یادآوری و سوگیری انتخاب ممکن است بر نتایج تحقیق تاثیرگذار بوده باشد.

محققان همچنین در این مطالعه بر داده‌ های پرسشنامه‌ های تکمیل ‌شده توسط شرکت‌ کنندگان تکیه کردند که می ‌تواند خطر نادرستی را در پی داشته باشد. آنها همچنین خاطر نشان کردند عواملی مانند استرس و عادات غذایی نیز ممکن است بر این مورد موثر باشد که در مطالعه بررسی نشده اند. این مطالعه در یک کشور انجام شد که احتمالاً نشان دهنده نیاز به مطالعات جمعیتی متنوع تر در آینده است.

همچنین مطالعات قبلی نشان داده است که خواب ناکافی ممکن است به درجات پایین التهاب، استرس اکسیداتیو و اختلال در سد خونی مغزی کمک کند.

درمورد این مطالعه نیز مانند هر مطالعه مشاهده‌ ای، مهم است که در نظر داشته باشید که یافته‌ ها علیت را ایجاد نمی‌ کنند و تحقیقات بیشتری برای درک مکانیسم‌ های اساسی و تأیید یافته‌ ها مورد نیاز است. به طور کلی، در حالی که این مطالعه بینش ‌های مهمی را در مورد ارتباط بین خواب و خطر MS می دهد، این فقط یک تکه از پازل است. تحقیقات بیشتری برای درک کامل تعامل پیچیده عوامل ژنتیکی، محیطی و شیوه زندگی که در خطر ابتلا به این بیماری نقش دارند، مورد نیاز است.

همچنین متاسفانه این ارتباط دو سویه هست یعنی در افرادی که مبتلا به ام اس هستند هم کم خوابی بی خوابی و اختلالات خواب می تواند تاثیر دوسویه ایی بر بیماری آنان ایحاد کند.
نتایج این مطالعه در در May سال 2021 در ژورنال Practical Neurology به چاپ رسید.لازم به ذکر و شایان توجه است که استفاده از لوازم مناسب خواب مثل بالش ها  ها کاناپه ها و تخت خواب های مناسب که روند استراحت و خواب را برای این افراد تسهیل میبخشد بسیار حائز اهمیت می باشد.
انواع شایع اختلالات خواب
                                                                                                                                                                                                                            
آپنه انسدادی خواب

نوعی اختلال خواب مزمن است. با دوره های مکرر انسداد مجاری هوایی فوقانی و کمبود اکسیژن در هنگام خواب مشخص می شود. OSA تا 20 درصد از افراد در ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد. برآوردها نشان می دهد که 20 تا 50 درصد از افراد مبتلا به ام اس، در معرض خطر OSA هستند. اساس بیولوژیکی این افزایش ارتباط هنوز ناشناخته است. اگرچه افراد مبتلا به ام اس به همان عوامل خطر ابتلا به OSA حساس هستند. اما عوامل خطر اضافی مرتبط با ام اس وجود دارد. از جمله اختلال در شبکه های ساقه مغز که باز شدن راه های هوایی و تنفس را کنترل می کنند. اینها ممکن است خطر یا شدت OSA را در این جمعیت افزایش دهد.
افزایش سطح ناتوانی و استفاده از داروهای زیاد نیز ممکن است خطر اضافی ایجاد کند.

علاوه بر بیماری های قلبی عروقی، افسردگی و سندرم متابولیک (که ممکن است به طور مستقل در ناتوانی ام اس نقش داشته باشد)، OSA با چندین مورد از تأثیرگذارترین علائم مزمن ام اس، از جمله اختلال عملکرد شناختی و خستگی همراه است.
شدت OSA و کاهش زمان خواب به طور قابل توجهی با کاهش حافظه، عملکرد اجرایی، توجه و سرعت پردازش در افراد مبتلا به ام اس ارتباط دارد.

علاوه بر خواب آلودگی بیش از حد در طول روز – که نتیجه معمولاً شناخته شده مشکلات خواب است – نتایج همچنین نشان می دهد که OSA، در خستگی موثر است. خستگی یکی از رایج ترین و ناتوان کننده ترین علائم ام اس است. اگرچه خستگی ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد، اختلالات خواب، از جمله آپنه خواب، در چندین مطالعه قبلی با خستگی مرتبط بوده است. علاوه بر این، کارهای قبلی نشان می دهد که استفاده از PAP (فشار مثبت هوای تنفسی)، به طور موثری خواب آلودگی را کاهش می دهد و ممکن است خستگی را در افراد مبتلا بهبود بخشد. برای اثبات تأثیر PAP بر خستگی و سایر علائم مربوط به MS هنوز به آزمایشات بالینی در مقیاس بزرگ تری نیاز است.
بی خوابی با دشواری شروع یا حفظ خواب مشخص می شود و می تواند به عنوان یک علامت یا یک اختلال خواب باشد.  فقط در صورتی که به نوعی پریشانی در مورد کم خوابی مرتبط باشد، به عنوان یک اختلال خواب طبقه بندی می شود. بی خوابی در این بیماران، منجر به اختلال در عملکرد اجتماعی، دانشگاهی یا شغلی می شود. نکته مهم این است که بی خوابی، به رغم فرصت کافی برای خواب رخ می دهد. ممکن است تا 40 درصد از افراد مبتلا به ام اس را تحت تأثیر قرار دهد.

جالب توجه است، بسیاری از ویژگی های برجسته مشکلات در روز که مشخصه اختلال بی خوابی است با برخی از رایج ترین علائم مزمن ام اس همپوشانی دارد. خستگی، اختلالات خلقی، اختلال عملکرد شناختی و مشکلات شغلی، که از ویژگی های اصلی اختلال بی خوابی محسوب می شوند، در ام اس شایع است و اهمیت غربالگری برای بی خوابی در کسانی که این علائم را تجربه می کنند نشان می دهد.
دلایل احتمالی بی خوابی در مبتلایان به ام اس

شامل عوامل روانشناختی، علل پزشکی یا علائم مربوط به ام اس است. برخی از علائم رایج ام اس، از جمله درد مزمن، مثانه نوروژنیک، اسپاسم، اضطراب و افسردگی، همگی می توانند در شروع خواب، حفظ خواب یا درک خواب تداخل ایجاد کنند. این علائم باید به عنوان عوامل تشدید کننده بی خوابی مورد بررسی قرار گیرند.
الگوهای بی خوابی ممکن است بسته به علتشان متفاوت باشند.

به عنوان مثال، بی خوابی که فرد در شروع به خواب رفتن مشکل دارد، معمولاً با حالت های پرتحرک (از جمله بی خوابی روانی-فیزیولوژیک)، RLS یا درد مزمن همراه است. در حالی که بی خوابی که فرد نمی تواند خواب خودش را حفظ کند، ممکن است از OSA یا مثانه نوروژنیک ناشی شود. به طور کلی، شناسایی علل اساسی می تواند به مدیریت مشکل کمک کند.

سندروم پای بیقرار

نوعی اختلال عصبی است که با بی قراری یا احساس ناخوشایند اندام تحتانی مشخص می شود و در اثر استراحت و کم تحرکی تشدید می شود. این مشکل معمولاً در عصر یا قبل از خواب اتفاق می افتد و با حرکت تسکین می یابد.
بهبود دلایل این نوع اختلال خواب سریع یک مرحله اساسی در مدیریت بیماری است. داروها یا موادی که ممکن است در بی خوابی موثر باشند، در صورت امکان باید کم شده یا قطع شوند. در صورت نیاز به محرک ها، باید در مورد تجویز زودهنگام آن ها بررسی های لازم صورت گیرد. علائم شبانه همراه (به عنوان مثال، اسپاستیسیته، درد، مثانه نوروژنیک) باید رفع شود. اگر علائم همزمان، عوامل مهمی نباشند، یا اگرچه بی خوابی علی رغم پرداختن کافی به این موارد همچنان ادامه دارد. علاوه براین می توان درمان های رفتاری را در نظر گرفت.


رعایت بهداشت خواب سالم باید در اولویت باشد.

درمان شناختی -رفتاری برای این مشکل (CBT-I) پیشنهاد می شود. CBT-I عادات خواب سالم و استراتژی هایی را برای اصلاح فرایندهای روانشناختی و تحریف های شناختی ایجاد می کند. این مورد می توانداین اقراد کمک کند .

آزمایشات کنترل شده تصادفی، اثربخشی CBT-I را در بین مبتلایان و افراد بدون ام اس نشان داده است. درمان دارویی (آگونیست های بنزودیازپین، آگونیست های گیرنده ملاتونین، آنتاگونیست های گیرنده اورکسین) می تواند به عنوان استراتژی درمانی در نظر گرفته شود.
فشار مثبت راه هوایی (PAP) همچنان معیار درمانی استاندارد برای OSA در افراد مبتلا به ام اس است.

رویکردهای جراحی برای OSA از جمله محرک های عصبی هیپوگلوسال جدیدتر نیز موجود است. اما امکان پیشرفت اختلال نورولوژیک در افراد مبتلا به ام اس وجود دارد. پس جراحی به عنوان یک راه حل دائمی، جذابیت کمتری داشته باشد. توجه دقیق به خطرات احتمالی پس از جراحی در زمینه درمان سرکوب سیستم ایمنی نیز ضروری است. درنتیجه باید با مشاوره با یک متخصص ام اس باشد.